در این مطلب از سایت جسارت سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد هنر و هنرمند برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
مجنون چه هنر کرد در آن قصه ؟ مرا باش
با طرفه جنونی که به افسانه نگنجد
حاصلی از هنر عشق تو جز حِرمان نیست
آه از این درد که جز مرگ منش درمان نیست
ای عروس هنر از بخت شکایت منُما
حجله حسن بیارای که داماد آمد
تنهایی ِ یک درختم
و جز اینام هنری نیست
که آشیان تو باشم!
با هرکه توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه!
بد خلقم و بد عهد زبانبازم و مغرور
پشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟
ای فزاینده مقام هنر
نام تو جاودان چو نام هنر
گر فلاطون را هنر نفریفتی
نوحه کردی بر هنر بگریستی
هنر فراوان دارد ملک، خدای کناد
که باشد از هنر وعمر خویش برخوردار
اگر این است فضل اهل هنر
خنکا آن کسی که بی هنر است
فضیلت و هنر، ای بی هنر، نمود مرا
جلیس بزم بزرگان و همسر شاهان
صوفی و کنج خلوت سعدی و طرف صحرا
صاحب هنر نگیرد بر بی هنر بهانه
گر دوستان به علم و هنر تکیه کرده اند
ما را هنر نداده خدا جز توکلی
از قبول نظر عشق شود عیب هنر
ورنه جز بی هنری هیچ هنر نیست مرا
در مقامی که سخن از هنر و عیب کنند
عیب خود فاش نمودن هنر مردان است
امیدها به هنر داشتم، ندانستم
که بخت سبز بر آیینه هنر زنگ است
ستم به قدر هنر می کشند اهل هنر
به شاخ، سنگ به اندازه ثمر ریزد
زعیب خویش هنر نیست چشم پوشیدن
که پرده پوشی عیب کسان هنر باشد
بود به قدر هنر داغهای محرومی
فریب شهرت بی حاصل هنر نخوری
جهان هنر دایم آباد باد
از آن معدن فضل و کان هنر
مرا بجز نظر تو نبود و نیست هنر
عنایتت چو نباشد هنر چه سود کند
گر ترک یک هنر بکند مرد طبع او
مشغول کار دیگر گشت و دگر هنر
گر روزه ضرر دارد صد گونه هنر دارد
سودای دگر دارد سودای سر روزه
یا من از خیل چارپایانم
یا طبیبان از هنر عاری